جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ |۲۰ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 22, 2024
نجلا

حوزه/ «نجلا» سریالی است که سعی دارد در پس قصه‌ای عاشقانه روایت ارادت به اباعبدالله (ع) باشد.

به گزارش خبرگزاری حوزه، تاریخ معاصر ایران را باید یکی از جذاب‌ترین حوزه‌ها برای ساخت فیلم‌ها و سریال‌ها دانست؛ امتیازی که متاسفانه تا به امروز آنگونه که باید به آن توجه نشده است؛ به ویژه این موضوع را در خصوص  سال‌های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی می‌توان به خوبی مشاهده کرد. این مقدمه بهانه‌ای است تا به سریالی بپردازیم که این روزها روی آنتن رفته و توانسته این نقطه مغفول تاریخ ایران اسلامی را مد نظر قرار دهد.

«نجلا» ساخته خیرالله تقیانی‌پور، قصه چند خانواده در آبادان است. قصه در سال ۵۸ می‌گذرد. دورانی که منافقین و ضدانقلاب سعی می‌کرد با بمب‌گذاری در شهرهای مختلف کشور را ناامن نشان دهند، اما مردم این شهر همانند هشت سال دفاع مقدس به خوبی در مقابل این جریانات ایستادند و توانستند ضد انقلاب را در رسیدن به خواسته‌شان ناکام بگذارند، البته موضوع اصلی نجلا کینه‌توزی منافقان نیست، بلکه در این مجموعه سعی شده ارادت به امام حسین (ع) نشان داده شود.

درباره مباحث فنی این سریال می‌توان به چند نکته اشاره کرد. در ابتدا به بحث فیلمنامه‌ می‌پردازیم. قصه به ذاته یک درام قوی دارد، چون از ابتدای پیدایش سینما و تلویزیون قصه دور افتادن مادر از فرزند، موضوع خوبی برای جذب تماشاگر است. این بار هم این اتفاق رخ داده، اما نه با کلیشه‌های همیشگی، بلکه نویسندگان سعی کرده‌اند دو عشق را در یک سو قرار دهند. عشق اول مربوط به علاقه مادر و فرزندی است و عشق دوم نیز مربوط به امام حسین (ع) می‌شود. این اتفاق به نظرم یک دست آورد بسیار خوب داشته، آنهم اینکه اجازه نداده کار در دام شعار گرفتار آید.

نکته بعد به شخصیت‌پردازی، کاراکترهای سریال مربوط می‌شود. شخصیت «عبد» با بازی حسام منظور یکی از نکات خوب سریال است، چراکه بازی حسام منظور به لحاظ جنس و ظاهر با نقش همخوانی خوبی دارد. دیگر بازیگران این سریال هم توانسته‌اند از عهده نقش‌های خود برآیند به ویژه بازیگران آبادانی مجموعه به نظرم توانسته به واقع پذیرترین شدن مجموعه کمک کند. این مسئله حتی روی لهجه کاراکترها هم تاثیر مطلوب خود را گذاشته است. لازم به ذکر است در کنار شخصیت‌پردازی موفق چند اشکال نیز وجود دارد که مربوط به بازیگران منفی کار می‌شود، چون متاسفانه در این رابطه تا حدی کلیشه را مشاهده می‌کنیم.

درباره بحث کارگردانی، تقیانی‌پور با توجه به بودجه‌ای که در اختیارش بوده به نظرم توانسته از عهده کمبودها به خوبی برآید. این امر نشان می‌دهد که تنها داشتن بودجه نمی‌تواند عاملی برای مقبول شدن مجموعه شود، بلکه برخی مواقع می‌توان با یک قصه خوب و کارگردانی مناسب بسیاری از نقصان را پشت سر گذاشت. موسیقی فیلم دیگر امتیاز نجلا است به ویژه این موضوع در بالا بردن در آن سریال کمک بالایی به کار کرده است.

درباره این سریال باید نکته را مد نظر داشت که به نظرم از جمله اتفاقات خوب تلویزیون است، آنهم این‌که به بهانه پر کردن آنتن سعی نشده کار کش داده شود. برای همین در ۱۷ قسمت سریال روی آنتن می‌رود که برای روایت قصه مورد نظر کافی است، اما داستان به گونه‌ای بسته می‌شود که اگر شرایط ایجاد کرد برای آن بتوان ادامه در نظر گرفت. منظور این‌که وقتی تماشاگر کار را بپسندد آنگاه سازنده به فکر ادامه دادن سریال خواهد بود، والا دیگر احتیاجی به طولانی کردن قصه نیست.

درباره سریال «نجلا» به یک نکته دیگر هم می‌توان اشاره کرد. آنهم روایت قصه‌های ایرانی خارج از تهران است، زیرا متاسفانه اکثر تولیدات تلویزیون برای صرفه‌جویی داخل تهران جلوی دوربین می‌روند، درصورتی‌که قصه‌های بسیاری زیبایی در سراسر ایران وجود دارد که بیان آن قادر است مردم بسیاری را به سمت خود بکشاند، اتفاقی که خوشبختانه در «نجلا» یا «ایلدا» رخ می‌دهد. در ضمن نسل جوان ما به مدد چنین مجموعه‌هایی به این درک می‌رساند که مرزنشینان این زمین برای حفظ استقلال کشورشان چگونه ایثار کردند.

در مجموعه باید این را نظر داشت «نجلا» یک کار بی‌عیب نیست، اما همانگونه که گفته شده با توجه به بودجه‌ای که در اختیارش بوده توانسته کار آبرومندی باشد، برای همین باید به کارگردان این مجموعه نمره‌ای خوب برای چنین اثر داد.

به قلم: داوود کنشلو

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha